ملیت :  ایرانی   -  قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(1364 -1276 ق)، فقیه و مجتهد. تحت نظارت و مراقبت دائى‏اش حاج میرزا ابراهیم آقا دنبلى تحصیلات خود را در خوى و تبریز و نجف به پایان رسانید. در دوره‏ى اول مجلس از طرف علماى آذربایجان به نمایندگى انتخاب گردید. در مجلس از تندرویها جلوگیرى كرد و از طرفى از مجلس در مقابل محمدعلى شاه مخلوع دفاع مى‏كرد. پس از به توپ بستن مجلس و جریان پارك امین‏الدوله در پارك دستگیر شد. پس از فتح تهران در دوره‏ى دوم، سال 1326 ق، جزو پنج نفر روحانى طراز اول از طرف مراجع تقلید مقیم نجف به نمایندگى مجلس انتخاب گردید. در دوره‏ى سوم نیز نماینده‏ى تهران شد. با قرارداد 1919 م وثوق‏الدوله مخالفت كرد و خانه‏اش را در اختیار مخالفین وثوق‏الدوله قرار داد. پس از كودتاى 1299 ش نیروهاى كودتاچى به خانه‏اش ریختند اما موفق به فرار شد و در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشست. پس از آنكه در سال 1306 ش حاج آقا نوراللَّه اصفهانى به ضدیت با قانون نظام اجبارى به قم مهاجرت كرد و روحانیون دیگر نیز به تأسى از او به قم رفتند، رضاخان از امام جمعه خویى خواست تا به او در آرام كردن این شورش كمك نماید ولى او نپذیرفت. به مدرس علاقه داشت و مواضع سیاسى مدرس مطلوب او بود. در سال 1322 ش قانونى از تصویب مجلس گذشت كه بر اساس آن مقرراتى براى تربیت واعظان روشنفكر و روحانیان متجدد و واقف به اوضاع عصر، وضع شده بود و در هیجدهم بهمن همین سال، شورایى به نام شوراى علوم دینى طى جلسه‏اى با حضور سهیلى نخست وزیر وقت به همین منظور تشكیل شد كه امام جمعه خویى نیز عضو این شورا بود. وى در تهران درگذشت و در نجف دفن شد.[1] حاج میرزا یحیى امام جمعه خوئى، فرزند حاج میرزا اسداللَّه امام جمعه، متولد 1240 در خوى. به سیره‏ى خانوادگى تحصیلات خود را در رشته‏ى ادبیات فارسى و عرب و معارف اسلامى در خوى و تبریز تا حدى به اتمام رسانید و براى ادامه‏ى تحصیل به نجف رفت و به درجه‏ى اجتهاد نائل آمد. پس از مراجعت به زادگاه خود از روحانیون متنفذ آذربایجان شد. بعد از نهضت مشروطیت از طرف علماء آذربایجان به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب گردید و در مجلس اول با آزادى‏خواهان همكارى نزدیك داشت. پس از توپ بستن مجلس از طرف عمال محمدعلى شاه بازداشت شد و مدتى در باغشاه توقیف بود تا سرانجام آزاد گردید. در ادوار دوم و سوم نیز نمایندگى مجلس شوراى ملى را عهده‏دار بود و یكى از عوامل مؤثر روحانیت و سیاست به شمار مى‏رفت. از دوره‏ى سوم به بعد وكالت را نپذیرفت، ولى همچنان در مسائل سیاسى روز صاحبنظر بود و مورد مشورت قرار مى‏گرفت. با قرارداد 1919 كه وثوق‏الدوله با انگلیس‏ها منعقد نمود شدیداً مخالفت كرد. نیم قرن در آذربایجان و تهران مرد اول روحانیت و سیاست محسوب مى‏شد. در 1324 درگذشت. چند تن از فرزندان وى در صحنه‏ى سیاست پیشرفت كردند. او مجتهدى روشنفكر و بذال بود. همه روزه عده‏ى زیادى در منزلش گرد آمده و حاجت خود را در میان مى‏نهادند. پس از فوت در آذربایجان و تهران تجلیل فراوانى از وى به عمل آمد. وى از دو همسر خود فرزندان متعددى داشت. جواد، جمال و نورالدین به مقامات سیاسى رسیدند. ابراهیم شغل وكالت دادگسترى داشت. كوچكترین فرزند وى به نام حسن كه آجودان شاه بود به ریاست بانك كشاورزى و مدیرعاملى كانون بانك‏ها رسید. وى در دوره دوم مجلس جزو پنج نفر علماى طراز اول بود. وى در 1378 درگذشت.